تبریز شهر کهنی است. یکی از آثار و نشانه هایی که قدمت تبریز را نشان می دهد صنعت کفش دوزی آن است. کفش یکی از نیازهای مهم پوششی انسانهاست چرا که راحتی و مناسب بودن آن بر تمام اجزای بدن تاثیر گذار است. صنعت چرم و کفش دوزی تبریز همان طور که در کتاب شهر اولین های استاد صمد سرداری نیا هم آمده است یکی از صنایعی بوده که در زمان رونق خود با تولیدات کشورهای اروپایی رقابت می کرده است. ولی الان شاهد این هستیم که بازار تبریز پر از کفش های چینی و با کیفیت پایین و ارزان شده است. تاثیر منفی که این کفش های چینی بر بازار و صنعت کفش دوزی تبریز داشته است بر همگان مشهود است طوری که بسیاری از صنعت کاران و اساتید صنعت کفش دوزی دلسرد شده و به سراغ مشاغل دیگری رفته اند. تعداد کمی هستند که به صنعتشان ایمان دارند و باور کرده اند که روزی ارزش و قیمت کارهایشان ماندگار خواهد شد. یکی از همین صنعت کاران کفش دوز و اساتید این رشته آقای یعقوب محمدیان است.
یعقوب محمدیان، استاد چیره دست صنعت کفش دوزی کفاشی را از سال ۱۳۳۸و از ده سالگی شروع کرده و در ۱۶ سالگی به استادی در این حرفه رسیده است. در ده سالگی وقتی به یکباره حرفه آینده اش را انتخاب کرد و از پدر اذن رفتن به شهر را گرفت شاید فکرش را هم نمی کرد که روزی یکی از استادان ماندگار تبریز شود. وی با شور و شوق از روستا به تبریز آمد، در ابتدا کفش دوزی را از دایی کفاشش یاد گرفت. بعد نزد استادانی چون «باقر ناجی» و «بارناشد» شاگردی کرد. هرگاه طرح ها و مدل های جدیدی می دید که برایش نا بلد بود، با شب زنده داری هم که شده، فردایش همان مدل ها را می ساخت. شاید همین سخت کوشی و علاقه باعث شد که در ۱۶ سالگی به استادی ماهر تبدیل شود.
بسیاری استاد با زوق ما را، با کفش بدون درز و بدون قالبی که در سال ۷۱ دوخته است می شناسند. کفشی که دوخت آن باعث شده تا در همان سال به چهره ای رسانه ای تبدیل شده است. ماجرای چرایی دوخت این کفش به سال ۱۳۵۵ بر می گردد. وقتی سه، چهار نفر از کفاش ها قرار می گذارند کفش بدون قالب بسازند، خبر آن به یعقوب محمدیان هم می رسد. ولی کفش هایی که آنها می دوزند، حالت مصنوعی داشته و از چسب استفاده کرده بودند. بعد از چند سال یعنی در سال ۷۱، استاد خودش دست به کار شده و تصمیم می گیرد چنین کفشی بدوزد. این کفش بعد از دوخته شدن، مورد تعجب کفاشان و صنعت کاران قرار می گیرد. طوری که نظرات مختلفی به گوش استاد می رسد. عده ای می گویند داخل کفش یخ گذاشته و بعد آب شده است. برخی معتقد بودند که داخل کفش را گچ گرفته و بعد از شکستن گچ، آنر ا خالی کرده است. ولی استاد هیچ یک از این نظرات را قبول ندارد. خلاصه اینکه استاد کفاش ما رمز و راز این کفش را هرگز برای کسی بازگو نکرده است. داخل همین کفش چهار، پنج عدد گندم ریخته تا عمر کفش نیز با وجود این گندم ها مشخص باشد.
استاد محمدیان از بی توجهی مسئولین گلایه مند است. حق هم دارد، وقتی کسی کفش می دوزد که باعث حیرت بسیاری از اساتید این رشته می شود، مستحق کمی توجه بیشتر است.
علاقه زیاد استاد به حرفه اش، یکی از رموز موفقیت اوست. از کم کاری تقلب متنفر است. همیشه به شاگردانش گوشزد کرده که تقلب در کار با دزدی هیچ فرقی ندارد، باید طوری زندگی کرد که وجدان هم راحت باشد. برای پا بر جا ماندن صنعت کفش دوزی هم تربیت شاگردان علاقمند را ضروری می داند. صد حیف که حدود ۲۵ سال است کسی برای شاگردی و کارآموزی در این صنعت رغبتی ندارد.
به نظر استاد می توان یکی از دلایل بی رونقی بازار کفش تبریز ار ورود بی اندازه کفش های چینی ارزان قیمت ولی بی کیفیت دانست. استاد محمدیان نیز کیفیت پایین کفش های چینی را تصدیق م یکند. چون جنسشان پلاستیک بوده و انواع مرض های پوستی مثل قارچ و میخچه به همین دلیل است. رد این کفش های چینی پلاستیکی نفوذ هوا امکان پذیر نیست به همین خاطر در تابستان گرم و در زمستان پا را سرد نگه می دارد. با گذشت زمان بیماری هایی چون کمر درد، سر درد می تواند ناشی از همین کفش ها باشد.
در پایان گفتگویمان تنها خواسته استاد محمدیان از مسئولین کسی که ۵۰ سال با عشق به صنعت و شهرش فعالیت کرده این است که با شناسایی صنعت کاران واقعی از این صنعت حمایت کنند، تا صنعت کفش دوزی تبریز همچنان به راه خود ادامه دهد.
- نویسنده : مریم چرخ انداز