خشونت کلامی و علی الخصوص خشونت روانی از انواع خشونت رایج بر زنان است که معمولا بسیاری از زنان خشونت دیده قادر به تشخیص آن نیستند.
زنانی که همواره با ادبیات تحقیرآمیز مواجه میشوند و گاهی این ادبیات در قالب شوخی حتی در جمع دوستانه هم مطرح میشود، زنانی که بر خلاف میلشان از کار در بیرون منع میشوند، زنانی که از روی ظاهر قضاوت شده و گاهی انگهای مورد نکوهش از نظر جامعه میگیرند و خیلی از مواردی که از نظر عموم در چرخه خشونت قرار نمیگیرد، جز موارد خشونت بر علیه زنان است.
خشونت کلامی و روانی بر زنان فقط مختص خانه و خانواده نیست و بسیاری از زنان این نوع خشونت را در محیط کاری هم تجربه میکنند.
سمیه ۳۲ ساله، در یک شرکت ساختمانی در تبریز کار میکند و دفتردار مدیرعامل شرکت است، او میگوید: «هر بار که مدیرعامل مشکلی چه کاری چه خانوادگی داشته باشد، با من بدرفتاری میکند، بدون دلیل سرم داد میکشد یا گاها فحش میدهد اما ندیدهایم چنین رفتاری با کارکنان مرد داشته باشد».
نازیلا ۲۷ ساله، در یکی از رستورانهای معروف تبریز کار میکرد و وظیفه پاسخدهی به مشتریان تلفنی با او بود، میگوید: «حسابدار رستوران فامیل صاحب رستوران بود، هربار که به اتاقم میآمد جوکهای غیراخلاقی و جنسی تعریف میکرد. کار به جایی رسید که تماس فیزیکی هم برقرار میکرد، مثلا دستش را روی شانه ام میگذاشت و حرف میزد و من از این وضعیت معذب بودم. تا اینکه با صاحب رستوران درباره این موضوع صحبت کردم و نتیجهاش این بود که از کارم اخراج شدم».
زهرا ۲۲ ساله همزمان با تحصیل در دانشگاه، کار موقت پیدا کرده و به عنوان فروشنده به صورت نیمه وقت کار میکند، او میگوید: «هنوز یک ماه از شروع به کارم نگذشته، صاحب فروشگاه هر بار مرا تنها میبیند در مورد روابط خود و همسرش با من صحبت میکند و همین باعث شده تا به فکر کار دیگری باشم».
ندا ۲۹ ساله یکی از چهار حسابدار یک شرکت معتبر است و به کارش عشق دارد اما رفتار مدیر حسابداری باعث شده تا از کارش دلسرد شود، او میگوید: «مدیر حسابداریمان روان متعادلی ندارد، بدون دلیل فحش جنسیتی میدهد و در حضور سایر کارکنان از کلمات تحقیرآمیز استفاده میکند و تقریبا به غیر از رئیس شرکت با همه چنین رفتاری دارد و همه را به چشم زیردست میبیند. در اوایل کارم هربار که شاهد بددهنی و فحاشیاش میشدم تا ساعتی توان و حوصله کار کردن نداشتم. اما همین فرد با مراجعهکنندگان به قدری محترمانه و مودبانه رفتار میکند که گویی به کس دیگری تبدیل شده است. بعد از یکسال کار به قدری روح و روانم به هم ریخته است که دیگر تاب و توان تحمل ندارم و تصمیم گرفتهام استعفا بدهم.»
هر چهار نفری که در گفتگو با بوراپرس درباره خشونت محیط کاریشان صحبت کردند، معتقدند به دلیل جنسیتشان مورد خشونت قرار گرفتهاند و کارمندان مرد هیچ درکی از خشونت کلامی یا روانی مطرح شده ندارند چون هرگز مورد خشونت قرار نمیگیرند.
این زنان معتقدند بر اساس تفکر مردسالارانه بسیاری از مدیران و صاحبان کار، فکر میکنند کارمند مرد کارش را بهتر و دقیقتر از کارمند زن انجام میدهد و برای همین کوچکترین اشتباه زنان در محیط کار بزرگنمایی میشود اما چنین رفتاردی در قبال مردان وجود ندارد.
- نویسنده : مریم چرخ انداز