الگوهای طایفه‌ای در زادگاه مشروطه
الگوهای طایفه‌ای در زادگاه مشروطه
در شهری با نزدیک به دو میلیون نفر جمعیت که اکثریت آنان مهاجرین هستند و برای انتخاب کاندید مورد نظر خود از الگوی طایفه ای، هم محله ای و همکار بودن استفاده می کنند،از اینرو استقرار رویکرد های حزبی و برنامه محور، آرزویی دور به نظر می رسد.
جمع کثیری از مشروطه‌خواهان از جمله مشروطه‌خواهان تبریز با تلاش بی‌دریغ و جانفشانی خود، در سال ۱۲۸۵ اولین نظامنامه انتخاباتی را به توشیح مظفرالدین شاه رساندند. امروز و در سال ۱۴۰۰ با گذشت بیش از یک قرن، ساز و کاری که باید حاکمیت نخبگان برگزیده اکثریت را پدید آورد، در شهری که خواستگاه مشروطه است، گرفتار بازی معکوسی شده و از سنت‌ها، تعصبات و روابطی ناسالم تاثیر می‌پذیرد.
تبریز شهر مهاجر پذیری است و اکثر ساکنین امروز شهر اصالت تبریزی ندارند. بیشتر نامزدهای انتخابات شورای شهر از همین مردم و از تبریزی هایی هستند که خود یا پدرانشان اصالتا از سایر شهرستان ها و روستاهای استان و حتی از مناطقی در استان های همجوار آمده و در تبریز ساکن شده اند.
نامزدهای شورای شهر معمولا معرفی خود را از چهار سال قبل شروع می‌کنند. به طور مرتب در مساجد حضور پیدا می کنند و در هیئت‌های مذهبی هستند؛ در دسته‌های عزاداری دیده می‌شوند و در محلات و پایگاه‌های محلی فعالیت می‌کنند و پیوسته جلوی چشم مردم شهر هستند تا در دوره بعدی پایگاه رای خوبی داشته باشند.
متاسفانه به‌خاطر کرونا در یک سال گذشته مسجد و هیئت‌های عزاداری و تجمعات فرهنگی و هنری در کار نبود و اگر کاندیدی در دوره قبل با رقمی که حداکثر رای‌اش بود، موفق به ورود به شورای شهر نشده بوده، باید بداند که در این دوره شاید حتی یک‌سوم آن رای را هم به‌دست نمیاورد.
اما بعضی از نامزدها نیازی به تبلیغ آنچنانی ندارند. همانطور که اشاره شد جز در مرکز شهر که ساکنینی با اصالت چندین صدساله دارد، باقی شهر عموما مهاجرنشین هستند. از این رو مشارکت مردم برای انتخابات در این شهر از الگوی شهرستان‌ها تبعیت می‌کند.
یعنی رای‌دادن از روی تعصب و بدون توجه به توانایی افراد. این یک الگوی طایفه ای است. کسانی که می‌خواهند برای انتخابات شوراها کاندید شوند، ابتدا باید این تصمیم را با طایفه و هم‌ولایتی‌های خود در جریان بگذارند و با موافقت قوم خود وارد کارزار انتخاباتی شوند. چون بدون حمایت آنها امکان رای‌آوری نخواهند داشت.
امروز اهالی هر کدام از شهرستان‌ها و مناطق استان که مهاجرت‌کرده و در تبریز ساکن شده‌اند، صرفا به کاندیدی رای می‌دهند که برخاسته از منطقه خودشان است و با آنها ارتباط گرفته و قبل از کاندید شدن موافقت و رای قوم خود را گرفته است. چون اعتماد، علاقه و تعصبی بین هم ولایتی ها وجود دارد، وقتی بزرگان قوم یا لیدرهای یک اقلیت، کاندیدی را تایید کرده و پشت سر او قرار گرفتند، تمام افراد آن قوم از بزرگ و کوچک و زن و مرد به آن تصمیم تمکین می کنند و به فرد مورد نظر رای می‌دهند. این نوع رای‌دادن مثل انجام وظیفه در قبال طایفه است و چون و چرا ندارد.
در تبریز ساکنین یک منطقه به راحتی بر اساس تعصب به محله خود به کسی که از آن منطقه کاندید می‌شود، رای می‌دهند. این الگو چه در پایین شهر و چه در بالاشهر تبریز دیده می شود و کاندید براساس سکونت خود رای منطقه‌اش را دارد. و اتفاقا رای بالایی از محلات نامزدها جمع می‌شود. به‌خصوص اگر کسی اصالتا ساکن آن منطقه باشد و اهالی شناختی از او و خانواده او داشته باشند، رای آن منطقه را دارد. کاندید شورای شهر از منطقه محل سکونت‌اش و به‌خصوص از محله پدری‌اش رای بالایی کسب می‌کند.
اما تا اینجا در این الگوی رای دهی طایفه ای و منطقه ای نشانه‌ای از تعقل و توجه به کارنامه کاری و توانمندی و برنامه‌های کاندیداها وجود ندارد.
اما در ادارات، سازمان‌ها و در مورد اصناف، توانایی افراد محک‌خورده و فقط مسئله همکار بودن و روابط دوستانه و تعصب مطرح نیست. در الگوی رای‌دادن به‌خاطر همکار بودن مسئله فرق می‌کند. به طور مثال اگر شغل کاندیدا در ارتباط با بیمه باشد، رای این جامعه را دارد ولی توانایی فرد هم لحاظ شده. در تبریز توجه به این الگو کم‌رنگ‌تر از دو مورد اول است اما در رای‌دادن به کاندیداها در نظر گرفته می‌شود و می‌بینیم که گاهی رای به همکار یا هم صنف در اولویت قرار می‌ گیرد.
در شهری با نزدیک به دو میلیون نفر جمعیت که اکثریت آنان مهاجرین هستند و برای انتخاب کاندید مورد نظر خود از این سه الگو استفاده می کنند، استقرار رویکرد های حزبی و برنامه محور، آرزویی دور به نظر می رسد.
  • نویسنده : فائزه صدر