عنبرنسارا، نفت؛ ارزش، ضد ارزش!
عنبرنسارا، نفت؛ ارزش، ضد ارزش!

چندی پیش با آغاز همه گیری کرونا، بازار درمانگرانِ دروغین که البته خودشان فکر نمی کردند که دروغ می گویند!!! داغِ داغ بود. از روغن بنفشه گرفته تا سوزاندن مدفوع الاغ ماده که به «عنبرنساء» معروف است و استنشاقِ دود آن، تا سیگارهای عنبر نساء که برای تدخین و دود کردن در دسترس مردم بود […]


چندی پیش با آغاز همه گیری کرونا، بازار درمانگرانِ دروغین که البته خودشان فکر نمی کردند که دروغ می گویند!!! داغِ داغ بود. از روغن بنفشه گرفته تا سوزاندن مدفوع الاغ ماده که به «عنبرنساء» معروف است و استنشاقِ دود آن، تا سیگارهای عنبر نساء که برای تدخین و دود کردن در دسترس مردم بود و من هم در این اثناء مدام به این فکر می کردم که واقعا چه الاغ هایی!! چه آدم هایی!! و چه تولیدکنندگانی! در این چرخۀ بدبو و متعفن دست به دستِ هم داده بودند و می خواستند کرونا را بترسانند! و مهمتر از همه جیب عده ای ناآگاه و کم شعور را خالی کنند…
مدتی است که به این موضوع فکر می کنم، اگر دولت ها و مردم هایشان به ارزش چیزهایی که دارند، پی ببرند، چه دنیایی خواهیم داشت. شاید آن وقت ماهم چند پله بالاتر رفتیم و شدیم جزء کشوهای توسعه یافته… !!!!
وقتی به این موضوع فکر کردم، به یاد آشیل، آن قهرمان اسطوره ای یونان باستان افتادم. آشیل مظهرِ قدرت و قهرمانی است با یک ضعفِ کوچک، که همان هم باعثِ مرگ او می شود. چقدر خوب بود که برنامه ریزانِ اقتصادی در تمام جهان، روی میز دفتر کارشان یک تصویر از پاشنۀ آشیل می گذاشتند. شاید هر موقع که چشمشان به تصویر پاشنۀ آشیل می افتاد، دنبال ضعف های اقتصادی کشور می گشتند تا آن رخنۀ مرگبار را پیدا کنند. حالا اهمیت آن نقطه ضعفِ اقتصادی یک کشور یا اصطلاحاً پاشنۀ آشیل اش کی خودش را نشان می دهد؟ شاید همین روزها وقتش باشد؛ یعنی در این هیر و ویرِ کرونا، موقعی که ارزشمندترین مادۀ کرۀ زمین، یعنی نفت، ارزشش به زیر صفر سقوط کرد…
چند روز پیش وقتی شنیدم که قیمتِ نفت به زیر صفر سقوط کرد، برای اولین بار در تمام عمرم متوجه شدم که ارزش ها چه راحت بی ارزش می شوند. کاهش مصرف نفت و فراورده های نفتی، به دلیل شیوع کرونا، و پُر بودن مخازن نفتی سبب شد تا در عرض چند روز، «طلای سیاه» که دهه ها به این نام معروف بود و کشورهایی که معادن آن را داشتند به داشتنش به خودشان می بالیدند، امروز باید به دنبال منابع دیگر مالی باشند. با اینکه می دانم این کم شدنِ ارزش نفت آسیب اقتصادیِ زیادی به کشورهای جهان، به خصوص به کشورهای غیر توسعه یافته زده است و ما هم از این قاعده مستثنی نیستیم، اما فکر می کنم این هم یکی از پیامد های پاندمی کرونا بود که شاید روزی معلوم شود که این پیامد نه تنها بد نبوده که خیلی هم برای فرزندان و نوادگانمان مفید بوده است. کرونا جان انسانهای زیادی را گرفت، و تا وقتی واکسن ساخته نشود، بعد از این هم خواهد گرفت اما درعوض هوا پاکیزه شد.
دو آژانس «سازمان ملل متحد» و «سازمان تجارت جهانی» نسبت به خطر قحطی مواد غذایی در بازارهای جهانی بر اثر شیوع ویروس کرونا و اخلال در شبکه‌های توزیع هشدار دادند. بنابراین به تعداد گرسنگان روی زمین افزوده خواهد شد. اما از سوی دیگر انسان ها از این بحران جهانی بسیار درس ها آموختند. نفتِ با ارزش بی ارزش شد و اگر این روند ادامه پیدا کند، تازه بعد از فروکش کردن کرونا، دولت ها باید به فکر گسترش صنایعِ غیر نفتی باشند. شاید کرونا آمده بود تا ارزش ها را بی ارزش کند و نیز انسانها را به ارزشِ چیزهایی واقف کند که تا پیش از آن توجه زیادی به آن نکرده بودند، از جمله مفهوم آزادی، دوستی، طبیعت، جمع دوستان، هوای پاکیزه و دهها ارزش دیگر… خلاصه اینکه، کرونا به رغمِ خرابکاری هایش، خیلی ناقلا بود! پاشنۀ آشیلِ اقتصاد عظیم جهانی را نشانه گرفت و نفت را بی ارزش کرد. باید منتظر پسا کرونا بود و اینکه کدام کشورهای جهان می توانند زودتر از این بحرانِ کم ارزش شدنِ نفت، سر سالم به در ببرند. شاید روزی در کتاب های کلاس اول دبستان نوشتند: «دنیا نفت ندارد. اما طبیعت دارد. انسان های پرتلاش دارد. اقتصاد غیر نفتی دارد. دریا دارد. زمین کشاورزی دارد. منابع آب دارد. دولتمردان با شعور دارد. اما همیشه ویروس های ناشناختۀ دیگر هم دارد. برای زمان هایی که انسان دست از پا خطا کند و ارزش ها را فراموش کند… مثلا ادرار شتر بنوشد، دنبال الاغ ماده بدود تا سیگارش را با مدفوع الاغ پر کند و به ریش علم و تلاش پزشکان بخندد و … شاید سرفصل آن درس این باشد: «کرونا موجودی ناشناخته که ارزش ها را دگرگون کرد.»
✍️ شراره یقینی