نمیدانم چرا بعضی از ما، فکر میکنیم همه چیزدانِ همه چیز بلد هستیم! حتما فکر میکنیم درست وسط کره زمین ایستادهایم و جهان به دور ما میچرخد! همه چیز و همه کس و همه اتفاقات باید طبق نظر و خواسته ما پیش برود! راضی! هرگز! کلمه رضایت برایمان معنی ندارد، همیشه از زمین و زمان […]
نمیدانم چرا بعضی از ما، فکر میکنیم همه چیزدانِ همه چیز بلد هستیم! حتما فکر میکنیم درست وسط کره زمین ایستادهایم و جهان به دور ما میچرخد! همه چیز و همه کس و همه اتفاقات باید طبق نظر و خواسته ما پیش برود! راضی! هرگز! کلمه رضایت برایمان معنی ندارد، همیشه از زمین و زمان شاکی هستیم.
پیامکهای وزارت بهداشت را تا حد توان میکوبیم و به سخره میگیریم چرا؟ چون، ما به لطف اینترنت از همه چیز آگاه هستیم و نیازی به توصیه و پیامکهای هشداردهنده نداریم. اما اصلا درک نمیکنیم؛ خیلیها در روستاهای دورافتاده اینترنت ندارند تا هر روز بمباران اطلاعاتی شوند و یا نمیفهمیم، بسیاری از افراد پا به سن گذاشته گوشی هوشمند ندارند و یا حوصله استفاده از آن را ندارند.
بله بعضی از ما همین قدر خودخواه هستیم؛ طوری که فکر میکنیم فضای کوچه و جلوی خانهمان فقط متعلق به خودمان است و اجازه پارک احدالناسی را جلوی ساختمانمان نمیدهیم. همیشه آماده غر زدن بر فک و فامیل همسایهها و یا خود همسایهها هستیم که چرا جلوی خانهمان پارک کردهاند!
همین سبک زندگی بعضی از ماها، پایش را فراتر گذاشته و وارد دنیای مجازی هم شده است؛ تا در حد توان کامنتهای مثلا انتقادی مینویسیم. اصلا امکان ندارد کامنت مثبتی بنویسیم مگر برای چاپلوسی! برای کسی که هر روز برای معرفی کتاب در دوران قرنطینه خانگی وقت میگذارد، ایراد میگیریم که ژست روشنفکری گرفته است و کتابهایی که معرفی میکند در حد ما و امثالهم نیست!
برای خوانندهای که در محوطه بیمارستانهای کرونایی حاضر میشود و برای روحیه دهی به کادر درمان آوازی میخواند، کامنتهای مثلا انتقادی و خلاقانه مینویسیم! برای زن خانه داری که تلاش دارد برای روزهای کرونایی، تجربههای جدیدی از آشپزی را به مخاطبانش آموزش دهد، کامنتی مثلا به شوخی مینویسیم که میخواهد پز آشپزخانه و ظروفش را به آشنایانش بدهد!
چرا؟ چون ما فقط خودمان و نوک دماغمان را میبینیم! همه چیز باید طبق سلیقه و خواست ما باشد! همین قدر خودخواه، همین قدر غرغرو!
✍ مریم چرخ انداز